این وبلاگ نامی ندارد parvarsh.loxblog.com.بر سنگ مزارم ننویسید که او تنها بود بنویسید بهترین دوست تنهایی بود
| ||
|
برای اثبات خداوند سبحان براهین مختلف با سبک و سیاقهای گوناگونی بیان شده و کتابهای بیشماری در این راستا به رشته تحریر درآمده است. در این مجال هر چند مختصر سعی شده با روشی تازه و متقن و با بهرهگیری از علوم روز از جمله فیزیک اتمی و شیمی مولکولی، وجود خداوند متعال اثبات گردد. البته طبق این روش به آسانی هر چه تمامتر و با سرعت هر چه بیشتر نسبت به براهین موجود در کتب فلسفی و کلامی، خداوند سبحان اثبات میشود و بسیاری از شبهات به سادگی جواب داده شده و برخی دیگر از شبهات اصلا قابل طرح نخواهند بود. چون طرز ورود به مسأله به گونهای است که چنین مزیتی را خواهد داشت.
پیشگفتار در این کره خاکی که مملو از موجودات مختلف است، موجودی عجیب به نام انسان مسکن گزیده و مشغول زندگی ا ست. از بین تمامی انسانهای موجود، حدوداً نیمی از آنها اصلاً خدایی را باور ندارند و تنهای نیمی از آنها به وجود خداوند متعال معتقدند. که از بین این خداپرستان تقریبا نیمی مسلمان هستند و مابقی، دیگر ادیان الهی نسخ شده را به تبع پدرانشان برگزیدهاند. اسلام به عنوان آخرین و کاملترین دین الهی برای رساندن انسان به تکامل حقیقی خود و هدایت او به سعادت ابدی، فرستاده شده است. لذا بایستی پاسخگوی تمامی نیازهای بشر باشد تا روز قیامت. یکی از مهمترین سؤالات بشر این است که آیا این عالم خدایی دارد یا نه؟ و این سؤال است که او را به سوی جست و جو در همین راستا سوق میدهد تا جوابی قانع کننده به دست آورد تا خود را از نگرانی و اضطراب نجات دهد. در این نوشتاری که روبروی شما دوستان عزیز میباشد، سعی شده با الهام گرفتن از علم کلام و علم فیزیک اتمی و شیمی مولکولی، وجود خداوند متعال اثبات میگردداز دوستان عزیز تقاضا میکنم به دقت مطالب را مطالعه نمایند ودر اخر حتما ما را از نظرات سازنده خود محروم نفرمایید.
آشنای با فیزیک اتمی: «در سالهای پایانی سده نوزدهم میلادی، دانشمندان پدیدههایی را مشاهده کردند که دیگر با فیزیک کلاسیک قابل توجیه نبود. امروزه به مجموعهی نظریهها و قانونهایی که به توجیه پدیدهها میپردازند، «فیزیک جدید(نوین)» میگویند. شالوده فیزیک جدید را نظریههای «نسبیت» انشتین و «کوانتومی» ماکس پلانک تشکیل میدهد. نظریه نسبیت مربوط به پدیدهها در سرعتهایی بسیار بالا و نزدیک به نور است. نظریه کوانتومی نیز به مطالعهی پدیدهها در مقیاسهای بسیار کوچک، مانند مولکولها، اتمها و ذرههای ریزی که اتمها را میسازند، مشاهده میشود».[1] پس یکی از چیزهایی که در نظریه کوانتومی مورد بررسی قرار میگیرد، «اتم» است که به توضیحات و بررسی حول آن میپردازیم. اتم چیست و ساختار آن چگونه است؟ «هر عنصری در این کره خاکی از اجزای بسیار کوچکی به نام «مولکول» ساخته شده است که تشکیل دهنده عناصر مختلف میباشند. خود این مولکولها نیز از اجزای کوچکتری ساخته شدهاند که به آنها اتم گفته میشود. برای ساختار و اجزای اتم طی قرون متمادی، نظریههایی به وجود آمد که هر کدام دارای جهات ضعف و نقاط قوت بوده، دانشمندانی چون تامسون، رادرفور، موزلی و... در این زمینه تحقیقاتی انجام دادند تا این میرسیم به زمان «نیلزبور» (1962-1885) که کاملترین نظریه را مطرح کرد.
طبق مدل بور میتوان اتم را اینگونه تعریف کرد: کوچکترین جزء یک عنصر که خود دارای اجزایی نیز میباشد. اجزای اتم عبارتند از: الکترون، نوترون و پروتون. پروتون و نوترون نقش هسته را در اتم ایفا میکنند به گونهای که پروتون دارای بار الکتریکی مثبت+ و نوترون بدون بار الکتریکی و خنثی میباشد و در اطراف این هسته ذرات ا الکترون با سرعتی معادل سرعت نور یعنی000/300 کیلومتر در ثانیه به دور هسته میچرخند در حالی که هر کدام از الکترونهای یک اتم با شعاعهای معینی حرکت میکنند و هیچ وقت از مدار خود خارج نمیشوند. علت چرخش هم نیروهای کولنی و گرانشی است که از هسته بر آن وارد میشود و هسته به خاطر جرم زیادش ثابت است و حرکتی ندارد».[2]وهمچنین فاصله اجزای اتم با یکدیگر هزاران برابر حجم خود اجزا است.
«اتم بهترین راه اثبات خداوند» گفتهایم که اتم کوچکترین جزء موجودات این عالم است. حال اگر ثابت شود که نیاز به آفریدگار نداشته و خود به خود به وجود آمده ، وجود خداوند متعال انکار خواهد شد و زیر سؤال میرود. ولی اگر ثابت شود که اتم نیاز به خالق و آفریننده دارد، وجود ذیجود ذات مقدسش اثبات میگردد. حال برای تبیین بیشتر، مقدمهای را بیان میکنیم.
«اقسام موجودات» ابتدا باید اقسام موجودات و ویژگی هرکدام رابیان کنیم تا معلوم شود که اتم جزء کدام قسم وجود است . موجودات از دو حالت خارج نیستند: 1- واجبالوجود 2- ممکنالوجود ممکن الوجود آن موجودی است که نیاز به آفریننده دارد و وجود او وابسطه به خالقش میباشد تا او را پدید آورده باشد. پس تا خالقش او را نیافریند موجود نخواهد شد؛ لذاوجودش ذاتا ممکن است و بود و نبودش خللی به عالم وارد نمی سازد. ویژگی های موجود ممکن عبارتند از اینکه وجود او مشروط به وجود آفریننده ی اوست. لذا خالق اوست که او را خلق میکند و برای وی هنگام خلقت لحاظ می کند مثل وزن ، شکل ، رنگ ، کیفیت وجود و... وسپس او از ظلمت عدم بیرون می آورد و لباس وجود میپوشاند. واجب الوجود نیز آن موجودی است که به خالق نیاز ندارد و وجود، عین ذات اوست و همواست که علت به وجود آورنده تمام موجودات است در حالی که خودش نیازی به خالق ندارد. ویژگی های موجود واجب الوجود عبارتند از اینکه هیچ نیاز و حاجتی به غیر خودش ندارد تا به او هستی و وجود داده باشد . و همچنین علت هستی بخش تمام موجودات عالم است و هر موجودی با واسطه یا بی واسطه به او ختم میشود. و این واجب ، کسی نیست مگر وجود خداند متعال. که هیچ نوع محدودیتی در وی راه ندارد وگرنه ممکن الوجود و محتاج خواهدشد.
سوال و جواب حتما بلا فاصله این سوال در ذهن شما دوست عزیز آمده است که مگر میشود که یک شیء آفریننده نداشته باشد و از ازل تا به ابد وجود داشته باشد؟چرا خدای خداوند که واجب الوجود دیگر چه کسی است؟پاسخ این سوال باحدثی از امام رضا علیه السلام میدهیم. روزی مردی آمد و از حضرت پرسید برای چه میگویی این عالم خدایی دارد و روزی نبوده و سپس خلق شده است؟ امام فرمودند: تو نبودی و سپس بود شدی و به وجود آمدی و اولا خود تو نمیتوانی خالق خودت باشی و ثانیا کسی که مثل توست و به وجود آمده و خودش نیاز آفریننده دارد نمی تواند خالق تو باشد چون او هم محتاج است پس در نتیجه تو را کسی خلق کرده که او دیگر مخلوق کسی نیست و از ابد بوده وتا به ازل خواهد بود چون اگر او هم مخلوق باشد و نیاز به خالق داشته باشد سوال ما به این خالق دوم منتقل خواهدشد که خالق او کیست؟وهمین طور این سلسله ادامه پیدا خواهد کرد و به نقطه شروعی نخواهیم رسید لذا موجودی هم محقق نخواهد شد.(بحار الانوار ج54 ص256 همراه با شرح و توضیح)
اتمها واجب الوجود اند یا ممکن الوجود؟ با توضیحاتی که داده شد واضح است که اتم قطعا ممکن و مخلوقی از مخلوقات خداوند متعال می باشد زیرا هر اتمی خودش نمیتواند خودش را به وجود آورده باشد چون لازخه اش این است که خودش بوده باشد تا خودش را آفریده باشد که این فرض واضح البطلان است و همچنین اتم دیگری نیز نمی تواند او را به وجودآورده باشدچون اتم دیگر هم خود ش نیاز به خالق دارد در نتیجه اتم توسط موجودی آفریده شده که آن موجود از سنخ اتم و موجودات نیازمند نیست پس خدایی بوده و اتم را از سیاهچال عدم بیرون آورده و لباس وجود پوشانده است.
اجزای اتم،ثابت کننده وجود خدا پیشتر بیان کردیم که اجزای تشکیل دهنده ی اتم ,الکترون ، پروتون و نوترون میباشد که با نظم بسیار دقیقی کنار هم قرار دارند . با بررسی این اجزاا می توان پی به وجود خدا برد و به راحتی آن را اثبات نمود ، از آنجایی که در فیزیک هسته ای اثبات شده است که الکترون موجود در هسته از شکافتِ (تجزیه) پروتون به وجود آمده است لذا وجود الکترون پس از وجود پروتون خواهد بود به همین خاطر از پروتون آغاز میکنیم بدین صورت که علت هستی بخش پروتون 1. یا خود اوست ، که اثبات کردیم این فرض باطل است چون لازمه اش این استکه خودش قبل از به وجود آمدنش بوده و خودش را خلق کرده 2. یا الکترون است، 3. یا نوترون ؛ این دو هم نمی توانند آفریننده پروتون باشند زیرا اینان خود نیز نیازمند به خالق هستند به خاطر اینکه اولا خودشان نمی توانند خالق خودشان باشند و ثانیا هر یک از الکترون و نوترون نمیتوانند خالق یکدیگر باشند لذا محتاج به خالقند . در نتیجه پدید اورنده ی پروتون نه خود اوست ونه الکترون و نه نوترون پس ناچارا خداوند متعال آفریننده پروتون خواهد بود. حال ما اینجا پروتون را گفتیم اما در مورد سایر اجزا همین حکم جریان دارد.
خداوند مهندس فیزیک هسته ای آری این خدا است که هندسه ی مافوق تصور اتم را طراحی کرده است .بگذارید قدری ساده تر بگویم ؛ هر اتمی دارای اندازه و حد معینی می باشد و هر آنچه محدود به اندازه باشد ناچارا کسی باید بوده باشد تا اندازه و فیزیک ظاهری او را مهندسی کرده باشد و جای هیچ شکی درآن وجود ندارد نمیشود که خود شیء مهندس خودش باشد . وقتکه به اطراف خود نگاه میکنیم واشیاء را مشاهده مینماییم درمی یابیم که تمام این موجودات دارای ملکول خاص خود هستند و هر ملکولی نیز از اتمها یی ساخته شده است . پس دراین عالم غیر از اتم چیز دیگری نداریم . بنابراین خود اتم که نمی توانست خالق و محدود کننده خودش باشد درنتیجه خدایی مافوق اتم وجود داشته که فیزیک و اندازه اجزاء او را طراحی کرده باشد همان خدایی که نامحدود و از هر جهت بی نهایت است.
ناظم اتم کیست؟ چه انسانی باور می کند که یک دیکشنری ضخیم و قطور که پر از هزاران لغت متفاوت و بر اساس ترتیب الفبا کنار هم آورده شده اند طبق یکه تصادف یا یک انفجار شگفت انگیز پدید امده باشد ؟! حال این سوال را میکنیم که ساخت و طراحی یک اتم پیچیده تر است یا ساخت یم دیکشنری و فرهنگ لغت ؟؟؟ آنانی که آشنایی با فیزیک اتمی دارند و از نظم و برنامه های نانوشته ای که در قلب یک اتم قرار دارد اندک خبری دارند حتما به وجود ناظمی فراتر از هزاران انشتین و ماکس پلانک را برای اتم اقرار خواهد کرد. در اینجا مختصری از نظم موجود در اتم صحبت میکنیم . اتم کما این که اشاره شد، دارای یک هسته حاوی «نوترون» و «پروتون» و الکترونهایی است که به دور این هسته با سرعت نور[3] (این مطالب خلاصهای از کتب فیزیک پیشدانشگاهی، شیمی2 و آزمایشگاه، فیزیک نوین و... میباشد) در چرخشند. به گونهای که هر الکترون در مسیر مخصوص خود حرکت میکند و به الکترونهای دیگر برخورد نمیکند تا از مدار خود خارج شود دقیقا چیزی شبیه به منظومه شمسی که خورشید در وسط و مابقی به دور آن میچرخند. علت چرخش الکترونها به دور هسته نیروهای ربایشی و کولنی ا ست که از هسته بر الکترونها وارد میشود و سبب چرخش آنان میشود. در حالی که هسته اتم صدها مرتبه از کل اتم کوچکتر است و جرم آن بسیار سنگینتر از بقیه اتم است لذا در جای خود ثابت مانده. ویژگیهای هر هسته در اتم تعداد نوترونها و پروتونهای آن مشخص میکند. همیشه تعداد الکترونها و پروتونهای یک اتم مساوی است که به تعداد پروتونها «عدد اتمی» گفته میشود که در طبیعت بزرگترین عدد اتمی در بین عناصر مختلف 109 میباشد و کوچکترین آن یک است. نقش نوترون در هسته، ایجاد تعادل بین پروتونها با بار الکتریکی + و بین الکترونها با بار الکتریکی ـ میباشد. به گونهای این اجزای اتم کنار هم قرار دارند که اگر یکی از اجزا نباشد، اتم دیگر وجود نخواهد داشت. این اعداد و ارقام اجزای یک اتم به طوری دقیق است که اگر یکی از آنها کم یا زیاد شود، این اتم دیگر اتم اولیهای که عنصر خود را میساخت، نمیتواند باشد بلکه تبدیل به اتم عنصر دیگری میشود. مثلا اگر اتم هیدروژن که عدد اتمی آن یک میباشد، (تعداد پروتونها) اگر یک پروتون به آن اضافه شود، تبدیل به اتم عنصر «هلیُم» میشود که عدد اتمی آن دو(2) میباشد. فیزیکدان مشهور و پدیدآورنده فیزیک کوانتمی پرفسور ماکس پلانک در یکی از سخنرانی هایش گفته بود : آنچه از « قوانین مسلم فیزیکی » به دست می آید ، این است که اجزاء مرکب عالم خلقت ، بر حسب تصادف پهلوی یکدیگر قرار نگرفته اند،
قانون لاوازیه وخدا [4] «مقدار ماده ثابت است و در تغییرات و تحولات نه کم میشود و نه بر آن افزوده میشود. پس هیچ چیزی از عدم به وجود نیامده است و هیچ چیز اصلاً از بین نمیرود». بنابراین حاجتی به سبب خارجی که اشیاء را به وجود آورده باشد، نیست و ماده ازلی و ابدی است یعنی از ابتدا بوده تا ابد خواهد بود. لذا اعتقاد موحدین که میگویند: اشیاء از عدم خلق شده، بیپایه و اساس است. این شبهه منسوب است به «لاوازیه» شیمیدان معروف که به قاعده «ترمودینامیک» معروف است. «جواب»[5]: ثبات ماده و انرژی در تحولات و تغییرات مستلزم بینیازی ماده از علت نیست؛ به خاطر این که اثبات کردیم که ماده از «اتم» ساخته شد و هر اتمی ملاک حاجت و ممکن بودن در او وجود دارد و این امری است که به هیچ صورت از ماده جدا نمیشود. لذا وقتی اتم مخلوق شد و نیازمند خالق بود، دیگر نمیتوان این قانون لاوازیه را نقیض وجود خداوند دانست و از جهتی دیگر این قانون در مورد آنچه تجربه شده، ثابت است نه بیشتر و نمیتواند ملاک حاجت اتم به خالق را نفی کند. (دقت کنید). [1] فیزیک پیشدانشگاهی2، ص189. [2] شیمی2 و آزمایشگاه/ص19 – فیزیک پیش دانشگاهی2، ص215. [3] سرعت نور معادلkm/s000/300 کیلومتر در ثانیه است. [4] آموزش عقاید/ص108 – بدایهالمعارف/ج1، ص84 – مجموعه آثار شهید مطهری/ج1، ص57. نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: اثبات خدای خداوند توسط قواعد فیزیک اتمی، ، [ جمعه 6 ارديبهشت 1392
] [ 10:51 ] [ ابراهیم پرورش ] |
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |